جابز برای رسانهها چه کرد؟ (امروز یک ماه از رفتن جابز گذشت)
پیش از شروع این متن نوشته جادی در اعتماد را بخوانید. بین همه نوشتههای کپی پیستی که در چند هفته گذشته در مورد جابز منتشر شد جادی یک جورهایی حرف دل ما را زد. هر چند در برخی جاها با او موافق نیستم و با خواندن این نوشته بیشتر دستتان میآید که کجاها را میگویم.
شنیدهام او میگفت جوری زندگی میکند که گویی آخرین روز زندگیاش است. بالاخره این روز در سیزدهمین روز مهر ماه سال ۹۰ فرارسید و او آخرین روز زندگیاش را هم زندگی کرد. بارها گفتهام که او متعلق به رویای آمریکایی است. (مثلا اینجا) احتمالا مرور کارنامه مدیریتی او چیز زیادی برای ما ایرانیها نداشته باشد. با این حال مرور دستاوردهای او شاید کم کم این را داشته باشد که بدانیم او برای رویای آمریکایی چه کرد. این روزها هر کسی از دری وارد دنیای جابز میشود. من تلاش کردم از دنیای رسانه وارد دنیای جابز شوم. او در زندگی حرفهای خود رسانهها، ارتباطات و تفریحات الکترونیک را از این رو به آن رو کرد.
برند و برندسازی: او به اپل هویت بخشید. آنهایی که این شرکت را میشناسند اپل را فقط یک شرکت تولید سختافزار و نرمافزار نمیدانند. ما با محصولات اپل موسیقی گوش نمیکنیم، یا اینترنتگردی و مکالمه و ارسال پیامک. ما با اپل زندگی میکنیم. اپل فراتر از دانش به معنای دانستن یک چیز رفته است. اپل به باورهای انسانها وارد شده و در مرحلهای بالاتر تجربهای جدید در اختیار مردم گذاشته است. زمانی بود که مارکس مناسبات جهان را بر مبنای تولید میچید. جابز این مناسبات را روی نوع ارائه چید. این جابز بود که نشان داد این که چگونه تولید میکنید در درجه دوم اهمیت است. مهمتر از آن این است که چگونه یک محصول را عرضه کنید.
پیکسار و داستان اسباببازی: او دنیای انیمیشن را از این رو به آن رو کرد. هنوز یادم نرفته زمانی که برای اولین بار با این انیمیشن داستان اسباببازی روبهرو شدم. دنیایی جدید که بسیار با دنیای کارتونهای تلخ دوبعدی کاغذی فرق داشت. پر از هیجان بود و رنگ. این جابز بود که دنیای انیمیشن را وارد مسیری جدید کرد.
فروشگاه آیتیونز: او به کمک این فروشگاه نحوه دسترسی به موسیقی و محصولات چندرسانهای را متحول کرد. این شیوه جدید خرید کردن تجربهای جدید بود. پرداخت الکترونیک و خرید ترک موسیقی به جای خریدن سی دی. این که دنیای مجازی جایی مطمئن برای نگهداری فایلهای ماست. این که میتوان از هر جایی به موزیکهایی که خریدهایم دسترسی داشته باشیم.
مکبوک: آنها که مدعیاند کاری که جابز کرد فقط مختص یک عده محدود طرفداران اپل است یادشان نمیآید. بسیاری از فناوریهایی که امروز در لپتاپها استفاده میشود اولین بار در مکبوک به کار رفته است. تا به حال یک مکبوک ایر را از نزدیک دیدید؟ دقت کردید که چقدر دیگر کمپانیها از این لپتاپ تقلید میکنند؟ دقت کردید که لپتاپهای دیگر چقدر تلاش میکنند هر چه بیشتر شبیه مکبوک باشند. به هر حال نگاهی در مکبوک هست که این نگاه دوست داشتنی است. این که مکبوک شما رسانهای است برای ارتباط با جهان.
آی مک: این محصول خیلی چیزها را تغییر داد. یکی از جالبترین آنها نشر رومیزی است. اگر امروز خیلیها به میمنت کوارک و ایندیزاین به کمک یک PC معمولی مجلهها و روزنامهها را صفحهآرایی میکنند. اما آیا میدانید اولین بار چه کسی مفهوم نشر رومیزی را مطرح کرد؟ بله! این استیو جابز بود و شرکت اپل در حدود ۳۰ سال پیش.
آیفون: آنهایی که میگویند استیو جابز اگر بود و نبود فرق زیادی هم در دنیا نبود یادشان رفته که این استیو جابز و اپل بودند که برای اولین بار نگاه ما را به تلفن همراه تغییر دادند. این روزها همه تلاش میکنند تا شبیه آیفون باشند. این گوشی فقط یک گوشی نیست. یک دستیار همه کاره است. البته من شخصا اعتقاد زیادی به گوشیهای هوشمند ندارم و تصورم این است که گوشی که فقط زنگ بخورد و بتوان با ان پیامک زد کار من را راه میاندازد. اما به عنوان یک رسانهنگار هرگز نمیتوان این رسانههای همراه را نادیده بگیرم.
آیپاد: اگر آیپاد فقط یک چیز به دنیای رسانهها اضافه کرده باشد آن پادکست است. آیپاد زمانی تولید و عرضه شد که دیگران دستگاههای پخش mp3 را مثل نقل و نبات میفروختند. اما آیپاد کاری کرد که هر انسان به یک رسانه تبدیل شود. بین همه رسانهها هم دوستداشتنیترین رسانه برای من پادکست است. تابحال آن را تجربه کردید؟
آیپد: این روزها آمارهایی منتشر میشود که مردم از آیپد بیشتر برای خواندن خبر استفاده میکنند. آیپد تجربه ما از خبر را متفاوت کرد. محصولات و اپلیکیشهای فراوانی هم که برای خواندن خبر برای آیپد ارائه شده حکایت از این ارزش و اهمیت آیپد دارد. آنهایی که هنوز آیپد را با سنگ مقایسه میکنند کافی است به همین یک کاربرد آیپد بیشتر دقت کنند. این که چطور یک وسیله رفتار مردم را در مصرف رسانهها تغییر داده است. تازه من از خیل عظیم اپلیکیشنهای رسانهای آیپد هنوز حرفی نزدم.
خلاصه این که ….
اگر بخواهم او را در یک کلمه وصف کنم باید بگویم او فیلسوف دنیای قشنگ فناوری بود. او هنرمندانه این دنیا را میدید و به صورتی خلاقانه آن را تغییر داد.
مسالهای که جابز را انقدر بزرگ کرد شم تجاری صرف او نبود. او به ماجرا مانند یک فیلسوف نگاه میکرد. هنر برایش اهمیت داشت و چیزی هم که اپل را متفاوت کرد همین نگاه متفاوت به همه چیز بود. همین که او توانسته به کمک رسانهها چهره خوبی برای خودش بسازد نشان از هوش رسانهای او دارد.
پاسخم به ادعای جادی این است که متاسفانه یا خوشبختانه تاریخ را فاتحان مینویسند و استبو جابز یکی از بزرگترین فاتحان قلبهای ما انسانها بود.
پ.ن. برادرم رسول هم پیش از این در مورد کارهایی که جابز برای عالم بانکداری و پرداخت الکترونیک کرده بود چیزی اینجا نوشته بود که پیشنهاد میکنم بخوانید.
آقا رضا ما شما رو لینک کردیم
درود بر شما
متقابلا لینک داده شد
همه می خواهند محصولی هر چه بیشتر شبیه مک بوک یا آیفون درست کنند، تا زمانیکه این طرز تفکر وجود داشته باشد استیو جابز منحصر بفرد خواهد ماند. اما اگر استیو جابزی تازه بخواهد متولد شود محصولی خواهد ساخت که به هیچ وجه شبیه مک بوک و آیفون نخواهد بود یعنی همانکار که جابز قبلی کرد. پس شاید بتوان گفت استیو جابز انسانی منحصر بفرد وخلاق نبوده بلکه بقیه افرادی تنبیل بودند که می خواستند فقط هر چه بهتر تقلید کنند.
درود
نفهمیدم چطور به گزاره آخر رسیدید که حابز منحصر به فرد و خلاق نبود و دیگران تنبل بودند و مقلد. انسانهای بزرگ در طول زندگی خودشان را هم پشت سر میگذارند و این ربطی به تنبلی دیگران ندارد. انسان خلاق هر بار که با مساله رو به رو میشود ایدهای جدید دارد. در یک روند رو به جلو هر روز بهتر و بهتر میشود. مثل محصولات اپل. الان آیپادهای قدیمی در برابر آیپادهای جدید حرفی برای گفتن ندارند. این یعنی آیپاد یک مسیر تکاملی را طی کرده است. جابز اگر بود شاید این مسیر تکاملی را ادامه میداد. ضمنا اگر جابز آدم خلاقی است این به هیچ وجه به معنای تنبل بودن دیگران نیست. دنیا متکی به فرد نیست.