حتی ما هم که ماهواره نداریم داستان این ملودی آرش را شنیدیم. اگر از ماجرای کلیپ یکی از خوانندههای ایرانی – سوئدی که موضوع این نوشته است چیزی نمیدانید نگاهی به این نوشته بکنید.
خلاصه ماجرا از این قرار است که خوانندهای به نام آرش در سوئد که در دنیا حسابی برای خودش شناخته شده است یک ترانه روی سایتش منتشر میکند و از طرفدارانش میخواهد برای آن کلیپ بسازند. بعدا این کلیپها به همدیگر چسبانده شده و یک کلیپ نهایی آماده میشود.
درباره این کار تحلیلهای زیادی میتوان ارائه کرد، اما آن چیزی که در این کار جالب است جدی گرفتن قدرت شبکههای اجتماعی است. امروز دیگر نمیتوان بیرون گود نشست و به صورت دفعی برخورد کرد. امروز روز باید همراه جریان شد و اگر حرفی برای گفتن داشته باشیم مطمئنا جریان همراه ما خواهد شد. اگر ما فکر میکنیم میتوانیم نسخهای برای دیگران بپیچیم نباید قدرت رسانههای اجتماعی را نادیده بگیریم. بگذارید موضوع را این طور بیان کنم: دشمن در کمین است و از قدرت رسانههای اجتماعی بیشترین استفاده را میبرد. حال انتخاب با ماست. آیا ما هم میخواهیم از این رسانهها و شبکهها استفاده کنیم یا آنها را طرد کنیم؟ مطمئنا طرد این واقعیت ما را به عقب خواهد انداخت. امروز روز آنهایی که در عالم واقع خیر ما را نمیخواهند از هر ابزاری برای به کرسی نشاندن حرفهایشان استفاده میکنند. چرا ما نکنیم؟
زمانی بود که میگفتند همه چیز را همه کس دانند. ایده رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی روی همین اصل است. همه چیز در تعامل همه کس مشخص خواهد شد. چیزی که از آن تعبیر به خرد جمعی میکنند. برخی به اشتباه تصور میکنند کاربرد خرد جمعی در همراهی با نظر و عقیده آنهاست در حالی که خرد جمعی موجودی بیشکل است که در رابطه و ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر شکل میگیرد. به خرد جمعی و فرایند شکلگیری آن به کمک منطق بازار باید نگاه کرد. خرد جمعی در اثر مبادلات بین افراد و محاسبه سود و زیانها شکل میگیرد. بنابراین یکی از مسخرهترین حرفهایی که از زبان برخی شنیدم همین اظهار احترام به خرد جمعی است. خرد جمعی در جایگاهی نیست که نیاز به احترام کسی داشته باشد. خرد جمعی خودش را به همه تحمیل میکند.
فعلا که آرش معنای خرد جمعی را از بسیاری از ما بهتر فهمیده است.
جالبه شما از رسانه مینویسید ولی ماهواره ندارید خیلی جالبه
درود
بلی
جالب است.
واقعیت این است که برای تحلیل رسانهها نیاز به اطلاعات وجود دارد. یکی از راههای به دست آوردن اطلاعات مصرف آن است. این راهی ناقص است. چون امکان مصرف همه رسانهها وجود ندارد و تحلیل متکی بر تجربهها خواهد بود. در عین این که این روش باعث میشود محقق تحلیل عمیقتری داشته باشد اما تعمیم آن چندان صحیح نخواهد بود. اگر من قرار باشد همه رسانهها را مصرف و بعد تحلیل کنم که غرق خواهم شد 🙂
یعنی بقیه کسانی که وب گردی میکنند تلویزیون خودمان و ماهواره میبینند روزنامه میخوانند و غیره و کارشان رسانه نیست غرق شده اند ولی کسی که کارش رسانه است و از رسانه مینویسد نباید به یکی از منابع اصلی که در حال حاضر مردم استفاده میکنند ( حتی بالاتر از وب بالاتر از روزنامه و خیلی بالاتر از تلویزیون خودمان) توجه کند
@Mohammad
درود بر شما دوست ناشناخته
نفهمیدم از کجای حرف من به این گزاره رسیدید.
یعنی بقیه کسانی که وب گردی میکنند تلویزیون خودمان و ماهواره میبینند روزنامه میخوانند و غیره و کارشان رسانه نیست غرق شده اند (این را از کجا برداشت کردید؟ من که این طور فکر نمیکنم. هر چند که معتقدم یکی از بزرگترین مشکلات امروز ما غرق شدن در اطلاعات بیمصرف است. شما این طور فکر نمیکنید؟)
ولی کسی که کارش رسانه است و از رسانه مینویسد نباید به یکی از منابع اصلی که در حال حاضر مردم استفاده میکنند توجه کند (این را هم نفهمیدم از کجا برداشت کردید! عالم رسانهها انقدر بزرگ هست که کسی نمیتواند هر روز همه چیز مصرف کند و همان طور که گفتم محقق بیشتر نیاز به اطلاعات دارد.)
حتی بالاتر از وب بالاتر از روزنامه و خیلی بالاتر از تلویزیون خودمان (بالاتر در چه چیز؟ شاخص شما چیست که منابع اصلی در آن بالاتر است؟ اکر ماهواره است منظور از ماهواره چیست؟ بی بی سی فارسی؟ بی بی سی انگلیسی؟ سی ان ان؟ من و تو؟ یا شبکههای جمهوری اسلامی بر روی ماهواره؟)
برای تجزیه و تحلیل به چیزهای زیادی احتیاج است: اطلاعات و روش اصلیترین آنهاست. تجربه نیز عامل مهمی است.
اول اینکه من قبول دارم که یکی از مشکلات ما غرق شدن در اطلاعات بی مصرف است ولی استفاده از رسانه های مختلف دلیلی بر غرق شدن نیست دوم این که فقط بحث مصرف نیست خودتان میگویید نیاز به اطلاعات آیا یک محقق میتواند یک رسانه بزرگ را حذف کند (شما در بزرگی این رسانه شک دارید؟) و به اتفاقات آن توجه نکند سوم اینکه بحث بالا بودن منابع نیست بحث پر مخاطب بودن است خود من بیشتر اهل اینترنت هستم اما واقعیت این است اکثر مردم حتی با وجود دسترسی به اینترنت هم شبکه های ماهواره را در اولویت دارند من آمار ندارم اما فکر میکنم اختلاف میزان مخاطبان شبکه های ماهواره ای از بقیه رسانهها آنقدر زیاد است که برای طرح این ادعا نیاز به منبع نباشد
@Mohammad
درود بر شما
این که قبول دارید ما در اطلاعات بیمصرف غرق شدیم خیلی خوبه: یک تکیهگاه؛ و میشود از اینجا همه چیز را نظاره کرد. استفاده از رسانههای مختلف دلیلی بر غرق شدن نیست: درست. کسی این حرف را نزد. منتها آدم زمان محدودی دارد. اگر اشتباه نکنم روزی ۲۴ ساعت! در یوتیوب هر ساعت بالای ۲۴ ساعت فیلم تولید میشود. بنابراین اصلا انتظار به جایی نیست که از کسی که در مورد یوتیوب تحقیق میکند بخواهیم همه فیلمهای یوتیوب را ببیند. عملا امکانش نیست. در مورد ماهواره هم همین طور. بالای سی چهل شبکه فعال به زبان فارسی داریم. اگر بخواهیم روزی یک ساعت از هرکدام را هم ببینیم عملا امکانش نیست. اما مردم که مصرف کننده هستند و نه تحلیلگر چه میکنند. از هر کدام یک مقدار مصرف میکنند. مثل میزی که پر از غذاست و از هر چیز یک مقداری میچشند. این مردم با چشیدن غذاهای مختلف آشپز نمیشوند. همین طور است مصرف رسانههای مخلتف. تا به حال دیده نشده کسی با مصرف رسانههای مختلف تحلیلگر رسانه شود.
در مورد حذف رسانه بزرگ هم نفهمیدم یعنی چی؟ اول باید رسانه را برای من تعریف کنید و بعد بگویید رسانه بزرگ یعنی چه. من نمیدانم رسانه بزرگ یعنی چه.
راه به دست آوردن اطلاعات هم مصرف نیست. ما محققان برای این کار به ابزارهایی مجهز هستیم به نام روش تحقیق و آمار. شما میتوانید بگوئید من تسلط پائینی دارم بر روش و آمار که خاضعانه سر تسلیم فرود میآورم و ادعایی ندارم. اما تا جایی که میدانم در روش صحبت از این نشده که مصرف رسانه برای تحقیق در زمینه رسانه لازم و ضروری است. قبلا هم گفتم مصرف یک رسانه خاص باعث میشود شناخت عمیقتر شود اما در مقابل تعمیمپذیری آن پائین میآید.
فکر میکنم به اتفاقات مهم رسانههای مختلف هم توجه دارم. یک دوری در بلاگ بزنید.
نکته آخر هم بحث مخاطب است. این که مخاطب یک رسانه بیشتر است یعنی چه؟ منظورتان این است که تعداد بیشتری پای برنامههای من و تو مینشینند؟ دقیقا یعنی چی؟ ببینید بعد از این که این را مشخص کردید شما باید مشخص کنید اثر پیام بر مخاطب چیست؟ کیهان مخاطب اندکی دارد اما یک مقاله شریعتمداری تاثیرات مهمی بر مملکت میگذارد. روزنامه آسیا مخاطب بیشتری نسبت به کیهان دارد. حالا چطور میتوان این دو را مقایسه کرد؟ سواد رسانهای کجاست؟
با نظرات شما موافقم