هفتهنامه آسمان در شماره ۱۶ اردیبهشت خود گفت و گویی با فرشاد مومنی در باره اقتصاد سیاسی فساد انجام داده است. بخشهایی از گفت و گو را انتخاب کردم و اینجا نوشتم. اینها را اول از همه به خودم میگویم بعد به مدیران در تمامی سطوح و ردهها، چه دولتی چه خصوصی:
یک دولت ضعیف معمولا در تنظیم رابطه خود با مردم نسبت به آزادیهای مدنی حساسیتهای غیرمتعارف نشان میدهد.
سردرگمی در زمینه مفهوم عدالت و نداشتن فهم روشنی از آن به ضعفهای بنیادین دولت مربوط میشود.
آنهایی که به آزادیهای مدنی حساس میشوند راجع به آزادیهای خود هیچ مهاری ندارند.
سرکوب نهادهای مدنی یا نادیده گرفتن آنها در فرایند تخصیص منابع یکی از اتفاقاتی است که رخ خواهد داد.
وقتی که مطبوعات آزاد وجود نداشته باشد نظارتهای مدنی ضعیف میشود و صدای آنها به گوش مسولان نمیرسد. در این شرایط مساله حتی از فساد مالی هم بالاتر میرود و میتواند به فاجعههای انسانی منجر شود.
جامعه هم با یک سری سیاستهای تورمی روبه رو است و هم با بحران کار و درآمد. بدین ترتیب شکلگیری فساد در چنین ساختاری پدیدهای غیرطبیعی به نظر نمیرسد. منشا دیگری که علاوه بر سیاستهای اقتصادی باید به آن توجه کرد فصلالخطاب نبودن علم در نظام تحصیل منابع و تصمیم گیری است.
ما در ایران با دو پدیده نظارتهای بیش از حد و نظارتهای نادرست روبهرو هستیم و فکر میکنم یکی از گرفتاریهای بزرگ ایران در شرایط کنونی همین است.
تا زمانی که اقتصاد سیاسی رانتی در ایران وجود دارد با مجموع عولرضی روبهرو هستیم که اینها با هم پیوند ارگانیک دارند. در این اقتصاد سیاسی رانتی همیشه مولدها مقهور غیرمولدها هستند. این مساله به نوبه خود طیف گستردهای از آثار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به همراه دارد.