روزنامههای ما باید سودده شوند
دوست خوب و گرامیام آقای امیر عباس تقیپور در یادداشت سردبیر شماره آخر مدیریت ارتباطات موضوع مهمی را مطرح کرده است. او در یادداشتی با عنوان به هم خوردن تعادل منابع و مصارف در مطبوعات و چند پیشنهاد نگاهی به وضعیت این روزهای مطبوعات داشته است. او در این یادداشت نوشته است:
روند تولید نشریات چاپی به دلیل گران شدن ابزار و وسائل مورد نیاز و بویژه کاغذ، با مشکلات عدیدهای روبرو شده است. در روزهای اخیر اخبار بیشتری از کاهش تعداد صفحات، تأخیر در انتشار و یا توقف انتشار مطبوعات، به دلیل مسائل اقتصادی منتشر میشود. در این میان، مطبوعات مستقل و تخصصی بیش از مطبوعات دولتی و یا وابسته به جناحهای سیاسی و پایگاههای قدرت، آسیبپذیرند.
او چند پیشنهاد داده که پیشنهاد میکنم حتما آنها را بخوانید. این یادداشت در ادامه یادداشت تقیپور است.
واقعیت این است که در تاریخ روزنامهنگاری ایران تاکنون دو مقوله مهم مورد توجه قرار گرفته است: فرم و محتوی.
روزنامهنگاری در ایران ابتدا با محتوی شروع شد. در ابتدا روزنامههای ما زشت و شلخته بودند و پر از متن. اتفاق مهم دیگری که در روزنامهنگاری ایران افتاد توجه به فرم بود. در ۲۰ سال گذشته روزنامهنگاران ایرانی آموختند که محتوی پادشاه است، اما این فرم است که حرف اول و آخر را میزند. محتوی بدون فرم الکن است و کاری از پیش نمیبرد. بنابراین تا امروز روزنامهنگاری ایران اهمیت فرم و محتوی و رابطه این دو را خوب درک کرده است. اما اتفاق مهمی که باید بیفتد خارج از حوزه فرم و محتوی است. اتفاق باید در زمینه مدیریت و اقتصاد رسانه بیفتد. حالا وقت آن است که روزنامهنگاران ایرانی بیاموزند که فرم و محتوی همه چیز نیست. وقت آن است که بیاموزند فرم و محتوی هر چقدر هم که خوب باشد باید در بستر یک نظام مدیریت رسانه ای مطلوب اتفاق بیفتد. شما هر چقدر در زمینه محتوی و فرم توانمند باشید اما نتوانید به سود برسید، راه را اشتباه رفتهاید.
در چند ماه گذشته و با گرانی کاغذ و تورم خیرهکننده، هزینهها بسیار بالا رفته است. راه حل مدیران روزنامه در ایران هم در این چند مورد خلاصه شده است:
- [badlist]
- کاهش کیفیت (زدن از مطلب و آب بستن)
- کاهش کمیت (کاهش تعداد صفحه یا احیانا تیراژ)
- افزایش قیمت
- درخواست برای کمکهای دولتی
[/badlist]
- متاسفانه تصور غالب هم این است که یا باید از روزنامهنگاران حمایت کرد یا آنها از این مملکت میروند و از غربیها پول خواهند گرفت. تصور اشتباهی که در سالهای گذشته بسیاری از روزنامهنگارانی که راهی تلویزیونها یا سایتهای فارسی زبان خارج از کشور شدهاند هم بر آن دامن زدهاند. بنابراین ما یک دو قطبی اشتباه ترسیم کردهایم: یا باید به روزنامهنگار پول داد تا او در این مملکت کار کند یا او این مملکت را ترک میکند و میشود بلندگوی استکبار و استعمار.
- در رسانهای ندیدم که این روزها بگویند باید بنشینم و ساختارمان را تغییر بدهبم. باید بنشینم و راهبردهایم را تغییر بدهیم. باید بنشینم و ببینیم که چگونه میتوانیم در زمینه تامین مالی اتفاقات خوبی را ایجاد کنم.
- پیش از این در قصه استراتژی نوشته بودم که رسانههای ما هنوز ارزش استراتژی را جدی نگرفتهاند. (اینجا) در سری نوشتههای راهنمای مدیریت شروع کردم و داستانهای مدیریتی که مدیران رسانه باید بدانند را مرور کردم که هنوز ادامه دارد. پیش از این هم در ویژگیهای یک مدیر رسانه موفق نوشته بودم که یک مدیر رسانه موفق باید تسلط بالایی بر مبانی مدیریت و اقتصاد رسانه داشته باشد. (اینجا) اما اینها کافی نیست.
رسانههای ما به طور عام و روزنامههای ما به طور خاص باید از خود بپرسند که در مورد این مفاهیم چه کردهاند:
[checklist]
- تفکر استراتژیک
- هدفگذاری
- تصمیمگیری
- بودجهریزی
- مدیریت مالی
- مدیریت پروژه
- مدیریت بازاریابی
- تمرکز بر مشتری
- استخدام کارکنان
- مسیر شغلی
- ارزیابی عملکرد
- تعدیل کارکنان
- حفظ کارکنان
[/checklist]
مشکلاتی که مطبوعات ما امروز به آن مواجه شدهاند چیز عجیبی نیست. در سیر تکاملی مطبوعات در ایران این اتفاقی بود که دیر یا زود، میافتاد. این چالشی است که فرصتهای بزرگی در دل آن نهفته است. ما اولین آدمهایی نیستیم که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. همین الان نشریهای مانند نیوزویک در حال تعطیلی نسخه چاپی خود است. چرا؟ چون توان تامین مالی برای نسخه چاپی را ندارند و در چند ماه آینده نیوزویک فقط نسخه آنلاین خواهد داشت. در نهایت گمان میکنم در دوره سرنوشتسازی هستیم که در صورت استفاده صحیح و مناسب از آن به دوره درخشانی وارد خواهیم شد. انشاا…
پ.ن. پیشنهادهای آقای تقیپور را یک بار دیگر مرور کنید.
حتی برخی از روزنامهنگاران و صاحبان مطبوعات به دنبال سود بودن را ننگ میدانند.
سلام و درود. ممنون از توجه ای که به یادداشت من داشتید. البته فکر کنم می توانیم در ماهنامه خیلی جدی به این مطالب بپردازیم. در قالب یکی ، دو پرونده ای و شاید یک ویژه نامه. ماندگار و راهگشا خواهد شد. مرسی.
درود
کاملا آمادهام. این روزها اگر بشود چالشها را علمی و دقیق و البته عملی و تجربی، شناخت مطمئنا برای همه مفید خواهد بود و راه عبور از چالشها هم روشن میشود.
از این که در این دورانی که سیاستزدگی همه را گرفتار کرده شما به این مسائل و چالشها فکر میکنید جای خوشحالی دارد.
با سلام
نگاه بسیار جالبی بود.
به نوعی می توان گفت این رسانه ها واضح و روشن ترین بازار را با ساده ترین و پیش پا افتاده ترین استراتژی بازاریابی هدف گرفته اند.
چیزی شبیه به صنایع قدیم ایران که امروز حال خوشی ندارند. روزنامه هایی شبیه کفش ملی…