هالیوود چه مشکلی با اسلام و ما دارد؟
سرها بریده بینی، بیجرم و بی جنایت
نویسنده: مینا والی
نمیدانم فیلم دیکتاتور را دیدهاید یا نه، این فیلم با شوخیهایش، خوب توانست مردم آمریکا را به سینما بکشاند و ما را که امکان تماشا در سینما را نداریم، به سمت دستگاههای ویدئو. قهرمان فیلم شباهتهایی به قذافی، دیکتاتور سابق لیبی دارد و در آن به طور واضح شوخیهایی با زبان عربی و آداب و رسوم شرقی میبینیم و حتی در بخشهایی شوخی با برنامه هستهای ایران. همان طور که گفتم فیلم کمدی است، یک کمدی کثیف و مملو از شوخیهای وقیح که حتی تماشاگران آمریکایی آن هم بعد از دیدن فیلم به کثیف بودن شوخیهای آن اشاره میکردند. اما با وجود این به نظر میرسد همچنان این نوع بیان پیام که با شوخی حرف خود را میزند، اتفاقا خیلی هم موثر باشد. چرا که بالاخره پیام باید مخاطب داشته باشد، تا به خوبی منتقل شود و چه راهی بهتر از ساخت یک فیلم کمدی جذاب که هم مخاطبان بیشتری جذب کند و هم در نهایت بگوید همه اینها (همه این توهینها) فقط شوخی بود و منظور بدی نداشتیم، به بزرگواری خودتان ببخشید. به نظر میرسد برخی کارگردانان غربی خوب میدانند چطور فیلمی بسازند که هم سود مالی برایشان داشته باشد و هم حرفشان را افراد بیشتری بشنوند و هم اینکه بهتر در ذهن آنها بماند.
اگر برگردیم به دیکتاتور، آخر فیلم دختری که به عنوان یک عامل صلح و بشردوستی شناخته میشود به یکباره معلوم میشود که این آدم یهودی بوده است و انگار یهود، عامل صلح و نجات بشریت است. به هر حال اگر مانند یک تماشاگر معمولی و تنها برای سرگرمی دیکتاتور را دیده باشیم، شاید خیلی شوخیها و مفاهیم آن زننده نباشد و منظور سازندگان آن را درک نکنیم و حتی همین یهودی بودن ناجی فیلم هم به جایی از ما برنخورد، اما کمی دقت شاید بد نباشد. حتی لازم نیست خیلی وقتها برای کشف یکسری مفاهیم و نشانهها در فیلم و سایر محصولات رسانهای خیلی خودمان را به زحمت بیندازیم و بخواهیم نشانههای عجیب و غریب را با زحمت فراوان کشف کنیم. بلکه نشانه خوب آن است که جلوی چشم باشد و تماشاگر خیلی برای درک آن به خود زحمت ندهد. سالهاست که ما میشنویم که غربیها و خصوصا هالیوود در فیلمهایش، مفاهیم و تصاویری را نشان میدهد که چندان باب میل ما (منظور ایرانیان و مسلمانان) نیست. از توهین به آداب و رسوم مردم خاورمیانه بگیرید تا توهین به مقدسات. عدهای میگویند سازندگان فیلم در هالیوود برای ساخت چنین فیلمهایی از یک قدرت بالایی دستور میگیرند و حتی هالیوود برای تولید این فیلمها برنامههایی دارد و در زمانهای خاصی فیلمهای متناسب با آن زمان را میسازد. عدهای هم معتقدند که هالیوود تنها به منافع مالی میاندیشد و اهداف سیاسی ندارد.
حتی بر سر این که از چه زمانی ساخت چنین فیلمهایی در هالیوود شروع شده است هم بحث است. آیا از همان زمان شکلگیری هالیوود، استودیوها برای توهین به پیامبران و شرقیها نقشهای در سر داشتند و برنامهریزی کرده بودند یا اینکه با گذشت زمان و مثلا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران این توهینها افزایش پیدا کرد و حالا با موج بیداری اسلامی این توهینها باز افزایش خواهد یافت؟ آنهایی که معتقدند از همان ابتدا هالیوود چنین برنامههایی داشته اشارهای هم به تعدادی از بزرگترین استودیوهای هالیوودی میکنند که موسسان آنها یهودی هم بودهاند و خب دیگر چه بدتر. گرچه نگاهی به زندگینامه موسسان یهودی هالیوود که اغلب دینزده و فراری از یهودیت خود بودند، کمی این اعتقاد را زیر سوال میبرد. حتی اگر این موسسان هالیوود یهودیان سفت و سختی هم بودند باز هم شک داشتیم که آنها از همان ابتدا قصد توهین به پیامبران الهی را داشته باشند، چرا که این افراد که تقریبا هیچ کدامشان نه سواد درست و حسابی داشتند و نه سابقه فعالیت هنری، تنها به دنبال کسب سود و قدرتمند شدن به این صنعت روی آوردند. آنها بیشترشان از خانوادههای فقیر رشد کرده و ابتدا در صنعت سرگرمی سرمایهگذاری کرده بودند و بعد وارد سینما شده بودند. بنابراین خیلی باورپذیر نیست که این افراد با اهداف مذهبی و سیاسی فیلم ساخته باشند.
متن کامل این یادداشت را در ماهنامه مدیریت ارتباطات شماره ۳۱ بخوانید.
ممنون.
سرها بریده بینی
تصحیح بشه لطفا!…ببخشیدالبته
درود
ممنون
اصلاح شد.