نگاهی به دو فیلم مهم این روزها یا چرا دهلیز دوست داشتنی است؟ چرا هیس دخترها فریاد نمیزنند دوست داشتنی نیست؟
چند هفته پیش برای نشریهای راهنمای جمع و جوری نوشتم درباره فیلمهای روی پرده. برخی از مخاطبان از معرفی فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند دل خوشی نداشتند. این دلناخوشی منجر شد به دیالوگهایی و این دیالوگها منجر شد به متنی بیش از ۲۰۰۰ کلمه. دیدم روحیه تندخوانی و کمخوانی این روزهای ما میچربد بر زحمت خواندن آن متن ۲۰۰۰ کلمهای. گذاشتم متن را کنار و گفتم خیلی خلاصه بروم سراغ مقایسه دو فیلم نسبتا مهم این روزها.
فیلم هیس مانند سری فیلمها اخراجی سر و صدای زیادی به پا کرد. بسیار بامزه است که این فیلم هم مانند ساختههای مسعود دهنمکی اعتبارش را نه از کار زیبای سینماییاش بلکه از سروصداهای پیرامونی گرفته است. هیس در یک کلام فیلمی است بسیار بد درباره یک موضوع بسیار مهم. واقعیت این است که اهمیت موضوع هیس انقدر هست که کسی به لزوم زیبایی یک فیلم توجه نکند. به طور کلی اگر فیلمی درباره یک موضوع زشت هم ساخته شود، لازم است زیبایی سینمایی داشته باشد. چیزی که فیلم خانم درخشنده به شدت از آن دور است و این ضعف را با استفاده فراوان از آدمهای نسبتا معروف سینمای ایران جبران کرده است.
در مقابل فیلمی تر و تمیز داریم که اولین ساخته کارگردانش است. دهلیز بهروز شعیبی. این فیلم بیش از هر چیز من را یاد طعم خوش حوض نقاشی میاندازد. اگر حوض نقاشی و معلولیت پدر و مادر خانواده بهانهای دست یک سری که از فیلم بدشان میآمد داده بود، خانواده دهلیز سالم سالماند. سر یک اشتباه کوچک کانون زندگی آنها از هم پاشیده شده است. فیلم را دوست دارم، چون فضای فیلم سالم است. میشد صحنه قتل یا بسیاری از صحنههای دیگر نشان داده شود. اما در این فیلم به بهانه نقد یک معظل، به نمایش معظل پرداخته نشده است. در این فیلم، فضای سالمی برای نقد و بررسی ایجاد شده و فیلمساز هوشمندانه به سراغ آثار یک معظل رفته است.
دهنمکی و سینمایش جای خود دارند. باید بررسی شوند. اما ایرادی که به او سینمایش وارد است این است که از همان چیزی که نقد میکند استفاده میکند. آن هم استفاده ابزاری. هدف وسیله را توجیه نمیکند. فیلم آخر او هم چنین است. او فیلمی درباره یک رسوایی میسازد و جوری فضاسازی میکند که گویی یک روحانی دچار لغزش اخلاقی شده. اما واقعیت چنین نیست اما او بهرهبرداری اش را کرده. خانم درخشنده هم چنین کردند. او به بهانه نقد یک معضل اجتماعی به نمای معضل پرداخته است. خوشبختانه همزمان با فیلم او فیلمی اکران شده که معظلی را نمایش میدهد بیآن که به سراغ نمایشهای جذاب و مشتریپسند از این فضا رفته باشد.