اگر از من بپرسند بزرگترین آفتِ امروزِ ما چیست، پاسخم این است: «تردید». تردید کلیدواژه توصیف حال و روز ماست. زمانهای زیادی از زندگی روزمره و عادی ما باتردید میگذرد. لزوما هم تردید ما مربوط به چیزهای کلان و بزرگ نیست. تردید در همین چیزهای پیش و پا افتاده معمولی؛ تردید در این که همان… ادامه خواندن مثل شیر با تمام وجود به شکارت حمله کن
برچسب: امید
آیا کسب و کارها هم شب یلدا دارند؟
بله. هر کسب و کاری شب یلدایی دارد. شب یلدای کسب و کارها دقیقا زمانی است که مشکلات به اوج خودش میرسد. همه چیز تیره و تار میشود. کسی که رویش حساب کردهاید غزل خداحافظی میخواند. یکی از بهترین نیروهایتان محیط کاری را دوست ندارد و شما دقیقا در این زمان به او احتیاج فراوانی… ادامه خواندن آیا کسب و کارها هم شب یلدا دارند؟
ناخدا خورشید و یک درس برای ما: همون که یک دست داره!
دیالوگ ماندگاری هست در فیلمی از ناصر تقوایی به نام ناخدا خورشید. جایی از فیلم کسی به دنبال ناخدا خورشید میگردد و میگوید: ناخدا خورشید؟ همون که یه دست نداره. یکی هم میگوید: ناخدا خورشید! همون که یه دست داره. میگویند ناصر تقوایی استاد فیلمنامهنویسی است. حیف که سالهاست نمینویسد. حیف که گردش روزگار او… ادامه خواندن ناخدا خورشید و یک درس برای ما: همون که یک دست داره!
آوازهخوان خوب شهر ما، ترانهای تازه بخوان …
آوازهخوان خوب شهر ما ترانهای تازه بخوان برای ما چیزی بخوان که شرممان لابلای آن گم شود برود هر کجایی دور از اینجای ما چیزی بخوان برای فصل تازه حرفی بزن با ما رج بزن راهی جدید بر روی دیوار زندگی را نقش بزن بار دیگر بر روی لوح سنگی در بهار