به سراغ انیس میروم. به همسرش میگویم تا آنجا که یادم میآید شما وکیل هستید؛ انیس اینجا که بود دست از پا خطا نمیکرد و از شما خیلی میترسید. بعد رو میکنم به انیس و میگویم: نترس، من به خانمت نمیگویم! پایۀ خنده جور میشود. اینکه شوخیها برای طرفین قابل درک باشد، نشانۀ نوعی قرابت… ادامه خواندن یادداشتهای محمد معماریان از بازار فیلم جشنواره فجر