زنبور بیعسل!
رضا قربانی / تحلیلگر کسبوکارهای فناوری / در یک تحلیل ساده جامعه ایران دو بخش دارد: بخش رسمی و بخش غیر رسمی! این دو در کنار هم زندگی میکنند؛ بخش زیادی از اقتصاد ایران (و شاید سیاست و بخشهای دیگر) در جامعه غیر رسمی جلو میرود. مفاهیم زیادی را میتوان ردیف کرد که با بررسی آنها متوجه میشویم بخش غیررسمی (و البته غیر شفاف) ایران چقدر بزرگ است؛ آن گونه که دکتر محمد فاضلی در یادداشتی نوشته است: غیررسمی شدن نیروی کار، سکونت، فعالیت فرهنگی و فراغت، فعالیت سیاسی، فضای رسانهای، روابط جنسی، مهاجران افغانستانی و مصرف آب و برق تنها نمونههایی از غیررسمی شدن در جامعه ایران هستند.
از سوی دیگر اگر به روندهای ۵ سال آینده نگاه کنیم و عدم قطعیتها و قعطیتهای بالای ۷۰ درصد را بررسی کنیم به نظر میرسد در ۵ سال آینده جامعه ایران به سمت دیجیتالی شدن و تغییر نسل و سبک زندگی میرود. به عبارتی خواسته یا ناخواسته جامعه ایرانی به کمک فناوری به سمت شفافیت بالاتری میرود و در نهایت فشار بر بخش غیررسمی و غیرشفاف بیشتر میشود. نمونهای از این روند را هم میتوان در ورود دستهجمعی مردم به بورس دید؛ در نهایت علیرغم همه مسائلی که در بورس وجود دارد این بازار جزو شفافترین بازارهای ایران است و عمیقتر شدن آن در نهایت به شفافیت بیشتر اقتصاد ایران منجر میشود.
محدودیت برای پلتفرمها
با این مقدمه کوتاه حالا به این سوال بپردازیم که تا چه زمانی میتوان پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین را محدود کرد؟ استدلال برخی برای محدود کردن پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین این است که آنها بازار را به هم میزنند و یا باعث گرانی میشوند. ممکن است این پلتفرمها در مواردی باعث افزایش قیمت کالایی در بازار یا حتی به هم ریختن آن شوند؛ منتها نکته اصلی اینجاست که اگر پلتفرمی ظرفیت این را دارد که بازار را به هم بریزد این از توان اجرایی پلتفرم نیست؛ این به ناتوانی قانونگذار و عدم درک پارادایمهای حاکم بر دنیای جدید برمیگردد.
ادامه…