دولت در ایران نقش پررنگی در فضای رسانهای دارد. اولین روزنامه را دولت در ایران راه انداخت و هنوز سایه سنگین دولت بر فضای روزنامهنگاری ایران سنگینی میکند. تلویزیون بااینکه ابتدا در بخش خصوصی اقتصاد شکل گرفت اما پیش از انقلاب این رسانه دولتی شد و هنوز هم در اختیار حاکمیت است. عرصههای دیگر رسانه هم تحت تأثیر دولت است و بدترین حالت تمایل مدیران دولتی به رسانهداری است. هر مدیری که کوچکترین فضایی پیدا میکند سعی میکند رسانهای دولتی راه بیندازد و به حجم انبوه رسانههای بیاثر دولتی چیزی اضافه کند؛ معمولاً هم این حضور دولتیها در فضای رسانهای به یک نقطه آشوب میرسد. رسانههای دولتی مرام مشخصی دارند و استراتژی آنها صرفاً اجرای منویات مدیر صاحب صندلی است. رسانههای دولتی در ایران با رفتن و آمدن مدیران دچار تغییرات زیربنایی میشوند و درنهایت بعد از مدتی به رخوت و رکود دچار میشوند. در زمان تغییر دولتها رسانهها منتظر هستند ببینند چه کسانی مدیریت را بر عهده میگیرد. معمولاً هم اتوبوسی اخراج و استخدام میکنند. ادامه خواندن “بزرگترین هدیه دولت به بهانه روز خبرنگار چه میتوانست باشد؟”
آیا خداحافظ روزنامهنگاری؟
یکی از مهمترین فعالیتهای روزنامهنگاران نوشتن خبر است. خبر پایه و اساس روزنامهنگاری است. هرچند برخی تمام عمر خبرنگار میمانند و روزنامهنگار نمیشوند، اما روزنامهنگاری که خبرنگار نباشد مانند مدیر بانکی است که هیچگاه تحویلدار شعبه نبوده است. احتمالا مثالهای نقضی میتوان پیدا کرد که نشان دهد کسی هیچوقت تحویلدار شعبه نبوده اما مدیر بانک لایقی هم هست و من هم چند نفری را میشناسم. پس احتمالا بشود با چراغ گشت و روزنامهنگاری یافت که هیچوقت خبرنگار نبوده است. اما این یک قاعده عام است که خبر پایه و اساس روزنامهنگاری و رسانهنگاری است. البته به نظرم این روزها بسیاری از رسانهها خبرزده شدهاند و مردم را هم با خبر اشباع کردهاند. روزنامهنگاری در بهترین حالتش ارائه بستههای تحلیلی مرتبط با خبرهای روز است نه تکرار خبرهایی که در این دوره و زمانه از طریق فضای سایبر به خوبی قابل پیدا کردن است.
چند وقتی هست که روباتها و هوش مصنوعی شغل روزنامهنگاری را به خطر انداختهاند. البته آنها فعلا بیشتر خبرنگاری را هدف گرفتهاند و هنوز روباتی ساخته نشده که بتواند مثل یک روزنامهنگار تحلیل کند. اما با این روند احتمالا خیلی زود برسیم به جایی که بتوانیم روباتی داشته باشیم که به خوبی فرید زکریا و محمد قوچانی تحلیل کند و آن وقت این سوال مطرح میشود که اصلا آیا ما به روزنامهنگارها احتیاجی داریم؟ ادامه خواندن “آیا خداحافظ روزنامهنگاری؟”
چرا روزنامههای ما بفرموده عمل میکنند
مهمترین سوژه این روزهای مردم صفهای تشکیل شده برای سبد کالاست و بار دیگر شاهد انعکاس دلبخواهی یک موضوع توسط رسانهها هستیم. بار دیگر هر رسانهای با نگاه به صاحبش و این که چه کسی پول رسانه را میدهد شروع کرد به تولید محتوا. کمتر رسانهای به اصل ماجرا درست نگاه کرد و کمتر کسی به خودش زحمت داد در این روزهای سرد برفی از تحریریه بزند بیرون و برود با کارشناسان صحبت کند. صحبتها خلاصه شد به انتشار خبرهایی که بیانیهمانند هستند و عکسهای از فلاکت مردم که در این کشور به راحتی میتوان چنین تصاویری شکار کرد. بار دیگر صف مهمترین موضوع روز کشور شد و کسی نگاه نکرد که چرا این مردم عاشق صف هستند. چرا مردم اعتماد نمیکنند.
به عنوان نمونه میتوان به آقای کیهان اشاره کرد. ادامه خواندن “چرا روزنامههای ما بفرموده عمل میکنند”
خبر چیست؟
خبر مهمترین محصول رسانههاست. رسانه بیخبر مانند زنبور بیعسل است. تولید خبر اصولی دارد که ساده است. با این حال در بیشتر مواقع در طول کار فراموش میشود. کسانی که فقط اصول را بلدند و کار خبری نکردند این اصول را وحی منزل میدانند. آن کسانی که کار خبر کردند و کاری با این اصول ندارند این اصول را حرف مفت میپندارند که به درد کتابها میخورند و بس. واقعیت این است که این اصول هم مهم هستند و هم نیستند. مهم هستند چون هنوز هم خبر روی همین اصول ساخته میشود. مهم نیستند چون کسانی که کار میکنند بعد از مدتی اصول خودشان را مییابند.
مخلص کلام این که این اصول را باید آموخت و در طول کار و کاملا هوشمندانه آنها را زیرپا گذاشت و طرحی نو در انداخت.
در ادامه یک جزوه جمع و جور و یک فایل ارائه در زمینه خبر را میتوانید دانلود کنید.
اغلب اینفوگرافیکهای مطبوعات ما شترمرغاند
به اعتقاد علی قنواتی، با آنکه در سالهای اخیر قالب اینفوگرافیک در مطبوعات ما مورد استفاده قرار میگیرد، اما آشنایی کافی با اصول طراحی و نگارش آن دیده نمیشود و کارکرد بسیاری از نمونهها شبیه شترمرغ است.
علی قنواتی، مدرس کارگاه روزنامهنگاری دیداری که برای نخستین بار در کشور برگزار میشود به خبرنگار مهر گفت: برخی از طراحان بدون آشنایی با اصول طراحی اینفوگرافیک و بدون تعامل کافی با متن و نویسنده آن میخواهند از این گونه بسیار جذاب استفاده کنند، اما به صرف قطعه قطعه کردن متن و درشت نوشتن اعداد، گرافیک اطلاعرسان ساخته نمیشود. ادامه خواندن “اغلب اینفوگرافیکهای مطبوعات ما شترمرغاند”
روزنامهنگار باید از روی پرچینها بپرد!
بسیار سفر کردهام. شهرهای بسیاری را دیدهام و کلیساها، موزهها، باغها، و قصرهای بسیار. این دیدارها ملغمه غریبی از احساسات و تأثرات در من برجای گذاشته است، و علیالخصوص این احساس شک را که در کجا باید منتظر دیدن چه چیزی باشم. احساس شک حاصل خاطرات بد نیست؛ احساس شک حاصل این است که بهندرت وقت آن را پیدا میکنم که رابطهای با این شهرها برقرار کنم. هر شهری مثل یک آدم است: اگر رابطه اصیلی با آن برقرار نکنیم، فقط نامی بر جای میماند، یک شکل و صورت بیرونی که خیلی زود از حافظه و خاطرهمان میرود و رنگ میبازد. برای برقرار کردن چنین رابطهای، باید بتوانیم شهر را با دقت ببینیم و شخصیت خاص و استثنایی آن را دریابیم، آن «من» شهر، روح شهر، هویت آن، و شرایط زندگی آن که در طول زمان و در عرض مکان آن پدید آمده است. پراگ شهری رازآلود و پرهیجان است که با حال و هوایش، با مخلوط غریب سه فرهنگش الهامبخش خلاقیت افراد بسیاری شده است. سه فرهنگی که چندین دهه، یا حتی قرنها در این شهر در کنار هم میزیستهاند. ادامه خواندن “روزنامهنگار باید از روی پرچینها بپرد!”
چرا روزنامهنگاری سبک زندگی مهم است؟
اگرنیت یک ساله دارید برنج بکارید،
اگه نیت ده ساله دارید درخت غرس کنید،
اگه نیت صد ساله دارید آدم تربیت کنید،
سینماتوگراف آدم تربیت میکند
( عزت الله انتظامی، ناصر الدین شاه آکتور سینما) ادامه خواندن “چرا روزنامهنگاری سبک زندگی مهم است؟”
میخواهید تولید ملی توسعه یابد؟ روزنامهنگاری سبک زندگی را جدی بگیرید
عجب سالی است امسال. محل تلاقی دو سه چیزی که دوست میدارم و زندگی من را تشکیل دادهاند: رسانهها و ارتباطات، کارآفرینی و کسب و کار. حالا که نام سال مزین شده به تولید ملی، همه سعی میکنند یک جورهایی مفاهیم مرتبط با کارشان را در مقایسه با نام سال محک بزنند و ببینند چند مرده حلاج هستند.
هفته گذشته دو روزی در خدمت علی قنواتی عزیز بودم و به همراه جمعی از فعالان رسانه در کارگاه روزنامهنگاری سبک جامع حضور داشتم که ۹ هفته دیگر هم ادامه خواهد داشت.
رابطه بین رسانهها و کارآفرینی از علاقمندیهای من در این چند سال بوده است. جالب است که هنوز هم در این مملکت از نسل کسانی که هیچ رابطهای بین این دو میبینند باقی مانده و گمان میکنند رسانه باید دهان گشادش را به روی صله رحم حاکمان باز نگه دارد و به بهانه کار فاخر و فرهنگی و هنری کردن جیرهخوار حاکمان باشند. این روزها دارم در مورد روزنامهنگاری سبک زندگی جست و جو میکنم؛ مفهومی که علی قنواتی سالها در آن فعالیت کرده و بعد از چند سال تحقیق و پژوهش حالا قصد دارد به علاقمندان رسانه آن را آموزش دهد.
در روزهای آینده بیشتر در این مورد خواهم نوشت. بد ندیدم خبری که ایسنا منتشر کرده بود را اینجا بازنشر کنم:
علی قنواتی فعال رسانهای رواج روزنامهنگاری سبکزندگی را یکی از مهمترین کلیدهای موفقیت رسانهها در حمایت از تولیدات داخلی و کار و سرمایه ایرانی دانست.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت اکوفارس این مدرس و فعال رسانه در حاشیه نخستین روز برگزاری کارگاههای روزنامهنگاری سبکزندگی و روزنامهنگاری دیداری که در شهر کتاب برگزار میشد گفت: حمایت از تولیدات بومی نیازمند رویکرد بومی رسانهای است و روزنامهنگاری سبکزندگی که در شیوه گزینش و مصرف کالاهای روزمره تأثیر زیادی بر مخاطبان دارد میتواند نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا کند.
وی که کارگاههای روزنامهنگاری سبک زندگی (Lifestyle Journalism) و روزنامهنگاری دیداری (Visual Journalism) را برای نخستین بار در کشور ارائه میکند، رویکرد بومی منطبق بر نیازهای فرهنگی و زیستی خاص مخاطب ایرانی را شرط موفقیت روزنامهنگاران سبک زندگی در حمایت از تولیدات داخلی دانست و گفت: این روزها انتقاد از مطبوعات و رسانهها به دلیل ترویج کالاهای خارجی زیاد شنیده میشود که اغلب منظور آگهیهای مطبوعاتی و تلویزیونی است. درست است که در صفحات آگهی مجلات و روزنامهها شاهد غلبه کالاهای خارجی بر تولیدات داخلی هستیم، ولی این اتفاقی است که از منطق بازار و سرمایه پیروی میکند و روزنامهنگاران و مدیران رسانهها در آن نقشی ندارند و نباید آنان را به این دلیل سرزنش کرد.
عضو سابق هیأت مدیره روزنامه همشهری و شورای سردبیری روزنامه جامجم افزود: فشار وارد کردن به رسانهها برای حذف آگهی کالاهای خارجی خلاف منطق اقتصاد رسانه است و علاوه بر صدمات مالی شدید به مطبوعات تأثیر قابل توجهی نیز در حمایت واقعی از ساخت داخل ندارد. در مقابل اگر مطبوعات ما روزنامهنگاری سبکزندگی را جدی بگیرند و در ترویج و بومیسازی آن بیش از پیش بکوشند حمایت رسانهای واقعی و تأثیرگذار از کار و سرمایه ایرانی رخ خواهد داد.
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه روزنامهنگاری سبک زندگی از ابتدا در ایران با رویکردی بومی متولد شد، عنوان کرد: در سالهای اول دهه ۸۰ ما در همشهری جوان نخستین صفحات سبک زندگی را در قالب ۴ تا ۸ صفحه هفتگی و با رویکردی بومی راهاندازی کردیم و تلاش کردیم در نوع پوشاک، خوراک، تفریح، سلامت و سایر حوزههای کاربردی، نمونههایی از سبکزندگی بومی و در عین حال منطبق با نیازهای روز جوانان ارائه کنیم. وی اضافه کرد: این روش را بعداً در تأسیس مجلاتی همچون آیه، سرزمینمن، سرنخ، مجلات علمی، ورزشی و سایر نشریات گروه مجلات همشهری نیز ادامه دادیم.
مؤسس هفتهنامه موفق همشهری جوان و گروه مجلات همشهری افزود: روزنامهنگاری سبکزندگی با اقبال خوبی که از طرف مخاطبان نشان داده شد راه خود را در مطبوعات کشور باز کرد و اکنون شاهد انتشار مجلات و نشریات متعددی هستیم که تماماً اختصاص به حوزه سبکزندگی دارند و این سبک روزنامهنگاری را موضوع اصلی فعالیت خود قرار دادهاند. ولی متأسفانه مسیری که در بومیسازی روزنامهنگاری سبکزندگی آغاز شد با همان کیفیت ادامه پیدا نکرد و نشریات جدید سبکزندگی محتوای خود را نیز عمدتاً به صاحبان آگهی فروختند.
قنواتی با تأکید بر این که مرزبندی آشکار میان آگهی و محتوای تولیدی رسانه از اصول اولیه و بدیهی اخلاق حرفهای در زمینه تبلیغات رسانهای است افزود: متأسفانه ناآگاهی توأمان روزنامهنگاران و مخاطبان از وظایف و حقوق اخلاقی خود باعث شده تا در برابر فشار صاحبان سرمایه و آگهی مقاومت لازم را نشان نداده و شاهد نفوذ آشکار آگهیدهندگان در صفحات برخی روزنامهها و مجلات بخش خصوصی و حتی بعضی مجموعههای بزرگ دولتی یا وابسته به نهادهای عمومی باشیم. درحالی که تداوم این روند استقلال و سلامت مطبوعات را نزد مخاطبان خدشهدار کرده و از تأثیرگذاری رسانهها در همه زمینهها به شدت خواهد کاست.
وی بازگشت به اصول اخلاق حرفهای رسانه را پیشزمینه بومیسازی روزنامهنگاری سبکزندگی دانست و تأکید کرد: اگر رسانهها به دنبال پاسخگویی واقعی به نیازهای مخاطب ایرانی باشند در اغلب زمینهها او را به سوی مصرف کالاهای داخلی سوق خواهند داد.
مدرس و ارائهکننده نخستین کارگاه آموزشی روزنامهنگاری سبکزندگی در کشور ابراز امیدواری کرد برگزاری این دوره گامی در جهت شناساندن اصول، روشها و ظرفیتهای واقعی این سبک روزنامهنگاری به فعالان و مدیران رسانهای کشور باشد.
یادآوری میشود برای نخستین بار در کشور کارگاههای روزنامهنگاری سبکزندگی و روزنامهنگاری دیداری با طراحی و تدریس علی قنواتی به مدت ۱۰ هفته در مرکز فرهنگی شهر کتاب با حضور دهها تن از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای کشور برگزار میشود.
وای از آن روزی که روباه بشود راستگوی ما
این روزها ماجرای دیپلمات ایرانی در برزیل سوژه جدیدی برای دوستان شده است و محفلها گرم آنها را گرمتر کرده است. این خبر از کجا اولین بار منتشر شد؟ تا جایی که من میدانم بیبیسی فارسی با آب و تاب فراوان این خبر را مخابره کرد و بعد از آن بحثها راه افتاد و برخی شروع به مسخره بازی کردند.
کاری به واقعیت ماجرا ندارم. هر چه که بوده را من نمیدانم. اما نکته هم همین جاست. بعید میدانم دوستانی هم که آبروی آدمی را سوژه خنده خودشان کردهاند هم آنجا بوده باشند. فضای رسانهای ما پر شده از لودهبازیهای سبکسرانه. همین طور هر چیزی را که دوستش ندارم دست میاندازیم و این کار را هم از ویژگیهای روشنفکر بودن خودمان میدانیم.
وای بر ما که بیبیسی شده سیستم خبررسانی ما. در ماجرای افشای اطلاعات بانکی اگر ذرهای گمان میکردم بیبیسی پا بر شرف و انسانیت خودش نگذاشته این ذره هم دود شد رفت هوا. برای من که ماجرا مثل روز روشن بود چه بوده تلاشهای بیبیسی برای جو دادن به مردم ایران جالب و بیشتر از آن نفرت انگیز بود.
این است آقایان! وقتی رسانهها و رسانهنگارانی که در ایران و در همین چارچوب کار میکنند قابل تحمل نیستند، این میشود که روباه میشود راستگوی ما.
در هر حال ما نه در ان استخر کذا بودیم نه چیز زیادی از آن میدانیم. اما به راحتی آبروی کسی را میبریم که در خدمت کشور ماست. بدا به حال ما که سیستم بیبیسی که هیچ نفعی برای ما ندارد جز این که آشوب فکری برای ما ایجاد کند شده خبررسان ما.
این روزها بر بیشتر از پیش معلوم شد که بیبیسی فارسی چگونه ذهنها را به بازی میگیرد. بیبیسی فارسی ۱۰ تا حرف میزند که ۹ تایش درست است. اما آن یک حرف اشتباه را جایی میگذارد که میشود تاثیرگذارترین حرف او. این جوری میشود که اصلا نمیفهمیم از کجا خوردیم.
این مزیت بیبیسی نیست ضمنا. در شهر کورها نصفه چشم پادشاه شده. همین!
یکی شدن فرم و محتوا در روزنامهنگاری سبک زندگی و روزنامهنگاری دیداری
علی قنواتی مدرس کارگاههای روزنامهنگاری سبک زندگی و روزنامهنگاری دیداری که هفتههای آینده در شهر کتاب برگزار میشود، هدف از برپایی این دورهها را پیوند زدن تجربیات عملی روزنامهنگاری کشور با داشتههای تئوریک و تجربههای جهانی در این زمینه دانست.
علی قنواتی که کارگاههای روزنامهنگاری سبک زندگی (Lifestyle Journalism) و روزنامهنگاری دیداری (Visual Journalism) به زودی با تدریس وی برگزار میشود، دراینباره به خبرنگار مهر گفت: این دو کارگاه ذیل عنوان کلیتر روزنامهنگاری سبک جامع برگزار میشود و تلاش بر این است که این مفاهیم جدید و کاربردی در حوزه رسانه به همکاران معرفی شود.
وی ادامه داد: البته این حوزهها به لحاظ عملی و کاری در این سالها در سطح خوبی در رسانهها تجربه شده ولی خلا آموزش روشمند و ادبیات تئوریک در این زمینه احساس میشد که به همین دلیل دورههای شهر کتاب شکل گرفت تا این تجربه عملی را با دانش تئوریک و همچنین تجربههای جهانی پیوند بزنیم.
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه نخستین تجربههای استفاده از این دو سبک در ایران به همشهری جوان در نیمه نخست دهه ۸۰ باز میگردد، عنوان کرد: هدف از برپایی این کارگاهها شناسنامهدار کردن و روشمند کردن این دو رویکرد پرمخاطب در فعالیتهای رسانهای کشور است که از طرفی به فراگیرتر شدن آن کمک کند و از سوی دیگر کیفیت فعالیتهای فعلی مطبوعاتی و رسانهای را در این زمینه یک گام جلو میبرد.
مؤسس و نخستین سردبیر همشهری جوان در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر نبود نهادهای دانشگاهی برای آموزش این مباحث پیشگام میشدند، گفت: اینکه نظام آموزش رسمی بخواهد در این زمینه وارد شود، قطعاً مورد استقبال است و من نیز آماده همه نوع همکاری در این زمینه هستم. اما درباره سوال شما باید گفت که متاسفانه فاصلهای و حفرهای بین تجربیات روزنامهنگاری عملی و نظامهای رسمی آموزش ارتباطات در کشور ما وجود دارد و این مشکل هم از آنجا ناشی میشود که به نظر من ارتباط بین حرفهایها و مدرسان و محققان حوزه رسانه به درستی شکل نگرفته است.
وی افزود: در بهترین دورههای آموزشی روزنامهنگاری که در جهان برگزار میشود نیز معمولاً کسی که وظیفه تدریس را برعهده میگیرد یک مدرس یا پژوهشگر ارتباطات است که حرفه او تدریس و تحقیق است و قطعاً این کار را بهتر از یک روزنامهنگار حرفهای انجام میدهد، ولی آنها نیز میدانند که بخش بزرگی از حرفه روزنامهنگاری مهارت است و مهارت را نمیتوان با آموزش صرف تئوری منتقل کرد. بنابراین از حرفهایهای رسانه در طول دورهدعوت میکنند که تجربههایشان را در اختیار شاگردان قرار دهند که معمولاً ارزش دورهها نیز با همین جلسات خاص سنجیده میشود و مثلاً از ابتدای ترم در برنامه درسی اعلام میشود با حضور فلانی و فلانی که روزنامهنگاران موفق و شناخته شدهای هستند.
این فعال رسانهای در توضیح روزنامهنگاری سبک زندگی بیان کرد: روزنامهنگاری سبک زندگی (lifestyle journalism ) از دهه ۷۰ در جهان پا گرفت و رویکردش را با ابتدا با موضوعاتی چون مد و موسیقی و سپس خوراک، سلامت، زیبایی و .. دنبال کرد. از آن جهت که رویکرد رسانهها و مطبوعات در دنیا به سمت مطالب و خبرهایی است که با زندگی روزمره افراد ارتباط دارد و مخاطبان به دنبال آگاهیهایی هستند که بتوانند در زندگی روزمره تصمیمهای بهتری بگیرند لذا روزنامهنگاری سبک زندگی اهمیت روزافزونی مییابد که از یک سو ناشی از اقتضائات فرهنگی و اجتماعی و از سوی دیگر متأثر از اقتصاد رسانه است.
قنواتی درباره سابقه اینگونه روزنامهنگاری در کشور گفت: در سالهای اول دهه ۸۰ ما در همشهری جوان نخستین صفحات سبک زندگی را در قالب ۴ تا ۸ صفحه هفتگی راهاندازی کردیم. در آن زمان حتی ترجمه و معادل مناسبی برای لایفاستایل وجود نداشت که در نهایت به عنوان «سبک زندگی» رسیدیم. همین طور سعی کردیم که آنچه ارائه میشود بومی شده باشد و به هیچ عنوان گرتهبرداری از صفحات خارجی مشابه نباشد. به عنوان مثال مطالب و نمونههای خوبی در ایام محرم و ماه مبارک رمضان در زمینه سبک زندگی دینی جوانان تولید شد. بعدها همین اصطلاح سبک زندگی دینی مورد استفاده بسیاری قرار گرفت که اصطلاحی بسیار خوب و کاربردی و نشاندهنده رویکرد بومی روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی و رسانهای است.
قنواتی اضافه کرد: و اما سبک روزنامهنگاری دیداری یا (visual journalism) اصطلاح تازهتری است که برای درک آن باید به جامعیتی که واژه ژورنالیست در فرهنگ رسانهای جهان دارد توجه کرد. در ایران واژه روزنامهنگار که ترجمه مستقیم ژورنالیست است معمولاً فقط به دوستانی اطلاق میشود که در روزنامهها فعالیت میکنند، ولی در دنیا به یک گزارشگر تلویزیونی هم ژورنالیست یا همان روزنامهنگار میگویند. بنابراین روزنامهنگاری دیداری رویکردی است که در همه فعالیتهای رسانهای از رسانههای تصویری و شنیداری تا رسانههای دیجیتال و مکتوب نمود دارد و هر جا از فرمهای تصویری مانند عکس، ویدئو، گرافیک، طرح و … استفاده میکنیم درواقع با اینگونه از روزنامهنگاری سروکار داریم.
وی با اشاره به این که گرافیک اطلاعرسان یا اینفوگرافیک از مهمترین و کاملترین ابزارهای اینگونه روزنامهنگاری است که استفاده از آن در این سالها با استقبال بسیار در رسانههای کشور مواجه شده است گفت: زمینه استفاده گسترده و حرفهای از اینفوگرافیک نیز از همشهری جوان در مطبوعات کشور ایجاد شد که برای نخستین بار مانند عکاس و گرافیست، طراح اینفوگرافیک نیز در تیم همکاران مجله داشتیم. البته از آنجا که تجربهای در این زمینه در مطبوعات وجود نداشت برای شروع علاوه بر مطالعه و تمرین گروهی از اینفوگرافیستهای صنعتی نیز خواستیم که در کنار تیم هنری ما قرار گیرند و تجربیاتشان را در اختیار گرافیستهای ما قرار دهند.
وی افزود: نکته مشترک این دو رویکرد روزنامهنگاری معاصر یکی اصل قرار دادن نیاز مخاطبان به دانستن و انتقال سریع اطلاعات است و دیگری نیاز به وجود روزنامهنگارانی است که از حدود فعالیت سنتی روزنامهنگاری فراتر رفته و از مهارتهای مختلفی هم در حوزه متن و محتوا و هم در حوزه فرم برخوردار باشند.
مدرس کارگاههای آموزش روزنامهنگاری درباره شرایط اجرایی کلاسها نیز توضیح داد: دورهها به مدت ۲ ماه و نیم برگزار میشود و هر کارگاه یک جلسه در هفته است. علاقهمندان به شرکت در هر دو کارگاه نیمی از شهریه یک کارگاه را نمیپردازند و تسهیلاتی چون امکان پرداخت قسطی نیز برای روزنامهنگاران و دانشجویان وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد شهر کتاب از برپایی کارگاهها و دورههای آموزشی هدف اقتصادی دنبال نمیکند بلکه اهداف آموزشی و فرهنگی در اولویت است.
قنواتی در پایان ابراز امیدواری کرد این کارگاهها بتواند به هدف کاربردی خود که آموزش عملی استفاده از این سبکها در مطبوعات و همه رسانهها است، برسد.
شماره جدید مدیریت ارتباطات منتشر شد
بیست و چهارمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره اردیبهشت ماه ۹۱، به مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد.
امید به تحقق انتظارات از روابطعمومیها عنوان سرمقاله این شماره به قلم مدیرمسئول است که در آن به ارتقای روابطعمومی دستگاههای اجرایی از «ادارهکل» به «مرکز» اشاره شده و در بخش پایانی آن آمده است: نقشآفرینی بیشتر روابطعمومیها در حل مسائل درون و برون سازمانی دستگاهها، تخصصیتر شدن امور و انتصاب مدیران متخصص و ماهر از جمله انتظارات سالهای اخیر است که امید میرود با مصوبه جدید، محقق شوند.
یادداشتهای دکتر بشیر و دکتر معتمدنژاد
رسانههای بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی که به قلم دکتر حسن بشیر منتشر میشود به تحلیل موضوع انرژی هستهای و واکنشهای رسانههای بیگانه پرداخته است. این تحلیل جامع که مطالعه آن علاوه بر مسؤولین به دانشجویان ارتباطات و رسانه توصیه میشود مقایسه محورهای گفتمانی دو سال پیش و زمان کنونی رسانههای خارجی، در مورد پرونده هستهای ایران را نیز بررسی کرده است.
در این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، بخش دوم یادداشت پروفسور کاظم معتمدنژاد پدر علوم ارتباطات ایران با عنوان ضرورت توسعه مطالعات در زمینههای حقوقی و اقتصادی مدیریت ارتباطات منتشر شده است. همچنین یادداشتهایی از دکتر احمد یحیایی ایلهای، حمید شکری خانقاه و دکتر امیر مسعود مظاهری به بهانه ۲۷ اردیبهشت، روز روابط عمومی به چاپ رسیده است. امیر انصار، مدیر واحد روابط عمومی الکترونیک رسانه ملی نیز در یادداشتی با عنوان همه بر یک کشتی سواریم به نشست صمیمی فعالان غیردولتی حوزه روابطعمومی با مدیرکل روابطعمومی سازمان صداوسیما که در هفته اول کاری سال ۱۳۹۱ برگزار شد اشاراتی داشته و در بخشی از نوشته خود آورده است:
نخستین جلسه اینگونه نشستها در زمانی برگزار شد که متأسفانه اختلاف موجود میان برخی از این نهادهای صنفی یا مجریان همایشهای مختلف سبب شده تا برخی فضاهای صمیمی موجود میان فعالان حوزه روابطعمومی را غبارآلود انگاشته و سعی در بهرهبرداری و مصادره به مطلوب رویدادها و وقایع داشته باشند.
بررسی و تحلیل نظرسنجی مخاطبان مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی ۹۱» به قلم سعید نوری آزاد از دیگر مطالب این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات است که در آن نظرات ۳۷۰ هزار عضو صفحه «زمان ما» یکی از شبکههای اجتماعی در مورد این برنامه تحلیل شده است. بر اساس نتایج یکی از سؤوالات این نظرسنجی مشخص شده است که ۴۳ درصد مخاطبان این برنامه را از طریق تلویزیون معمولی ایران، ۲۹ درصد اینترنت خارج ایران، ۲۰ درصد ماهواره داخل ایران، پنج درصد اینترنت داخل ایران و سه درصد ماهواره خارج ایران دیدهاند.
اما دکتر نگین حسینی نیز مجموعه «کلاه قرمزی ۹۱» را از منظر مخاطبشناسی و ضرورتهای برنامهسازی مورد توجه قرار داده و با این عنوان که نخوردیم نان گندم اما دیدیم دست مردم، آقای مجری! به بررسی این مجموعه پرداخته است. او در مقاله خود به خلاصهای از نقاط ضعف مجموعه کلاه قرمزی از دیدگاه مخاطبشناسی و ضرورتهای برنامهسازی برای کودکان و نوجوانان؛ نه با هدف تضعیف دستاورد گروه سازندگان این برنامه که برعکس، با هدف تقویت آن پرداخته است.
شوارای عالی فضای مجازی
شورای عالی فضای مجازی؛ عرصه جدید سیاستگذاری حاکمیتی، عنوان نوشتهای از سیدتقی کمالی است که به بررسی ضرورتهای تشکیل شورای عالی فضای مجازی کشور با حکم مقام معظم رهبری پرداخته است.
گفت و گو با دکتر ساروخانی
گفتوگو با دکتر باقر ساروخانی، جامعهشناس و پژوهشگر، تیتر و عکس یک این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات را به خود اختصاص داده است. این گفتوگو پیرامون ویژگیهای ارتباطاتی جامعه امروز ایرانی انجام شده است. او وضعیت فعلی جامعه ایران را بیسابقه میخواند: «این جامعهایست که در آن هنجارهای سنتی که شیوههای تجربهشده و پردازششده تاریخی به حساب میآمدند، به هم ریخته و حالا ما با تجربههای جدیدی مواجه هستیم که هنوز جا نیافتادهاند، با فرهنگ ما تطبیق پیدا نکردهاند و با آن بیگانه هستیم. بنابراین انسانها دچار سرگردانی میشوند». دکتر ساروخانی از اینکه جامعه تکنولوژی جدید را بپذیرد، هیچ ابائی نداشته و معتقد است: «جامعه باید حرکت کند و پویا باشد ولی میگویم این تکنولوژی وارداتی اگر فرهنگ خودش را نداشته باشد، به بلای تازهای تبدیل میشود». او با تشریح ویژگیهای جامعه ملتهب از رسانهها به عنوان مهمترین عامل ایجاد التهاب نام برده و اضافه میکند: «از رسانه برای تصویرسازی استفاده میشود. رسانه یک واقعیت دیگر را تولید میکند برای ذهن ساختهشده و پردازش شده. این واقعیت آرمانی نیست بلکه واقعیت برساخته است.»
در بیستوچهارمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات پروندههایی در زمینه رسانه، تئاتر، جامعه اطلاعاتی و کتاب منتشر شده است.
از مدیریت بر رسانه تا مدیریت در رسانه
قدرت نفوذ بنگاههای رسانهای، عنوان پروندهای است که با مسؤولیت رضا قربانی منتشر شده است. وی در بخشی از مطلب ورودی این پرونده آورده است:
در این شماره تلاش کردیم به مفهوم حاکمیت در رسانهها بپردازیم. تاکنون بحث حاکمیت رسانهای بیشتر از منظر علمای چپ و انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است و کمتر سعی در شکافتن و تحلیل علمی آن شده است. بیشتر تلاشها برگرفته از دیدگاههای انتقادی بوده است و ناظر بر نیست بوده، نه هست ماجرا. ما تلاش کردیم ابعاد مختلف حاکمیت را بررسی کنیم و مطمئناً همانطور که پیش از این گفتیم صرفاً تلاش ما طرح سؤال بوده است و پاسخها نیاز به همکاری جامعه علمی ایران دارد. چرا رسانههای تأثیرگذار، قدیمی و با صرفه اقتصادی نداریم؟
مالکیت رسانه باید در دستان چه کسی باشد؛ بخش خصوصی، دولت یا عموم؟ نوشته قاسم سرافرازی، نگاهی به ۵ کمپانی بزرگ رسانهای جهان نوشته مینا والی، از قدرت نرم رسانهها تا اقناع مخاطبان نوشته محمدجواد هنرمند ساری، درنگی بر پیچیدگیهای یک مفهوم سهل به نام اثرسنجی نوشته فاطمه عسگری آزاد، ۵ افسانه رسانهای نوشته مریم محبی و کارکردهای متفاوت رسانهها نوشته لیلا مقدمفر مطالب این پرونده را تشکیل میدهد.
رسانه تئاتر
در پرونده مدیریت فرهنگی که با مدیریت علی حسنلو به موضوع تئاتر و اینکه یک رسانه است یا نه؟ پرداخته شده و نوشتاری از بهزاد فراهانی، رامین فناییان وکتایون فیض مرندی به همراه گفتوگوی مهسا مقدم با دکتر قطبالدین صادقی و حمیدرضا نعیمی و گفتوگوی علی حسنلو با منصور ابراهیمی و حمید پورآذری منتشر شده است.
فرهنگ دیجیتال
اما آسیبشناسی فعالیتهای فرهنگی دیجیتال پرونده جامعه اطلاعاتی این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات است که به مدیریت سیدتقی کمالی منتشر شده و در آن گفتوگوی زینب مرتضاییفرد با محمد صادق افراسیابی معاون مرکز توسعه فنآوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال منتشر شده است. مرضیه خلقتی نیز در گفتوگو با دکتر باقر انصاری به بررسی «آییننامه ساماندهی و توسعه رسانهها و فعالیتهای دیجیتال» پرداخته و زینب کوهیار مطلبی را با عنوان مؤسسات فرهنگی دیجیتال چگونه جان میگیرند؟ به رشته تحریر درآورده است.
عملیات روانی استراتژیک در فعالیتهای فرهنگی دیجیتال نوشته آزاده مرنی، گفتوگوی الهام عبادتی با بهروز مینایی مدیرعامل بنیاد بازیهای رایانهای، گفتوگوی نجیبه محبی با دکتر مهدی منتظرقائم و بازخوانی پرونده جنگ نرم در جامعه اطلاعاتی گزارشی از هاجر شادمانی از دیگر مطالب این پرونده است.
کتاب
حمید نورشمسی در پرونده کتاب بیستوچهارمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات که با مسؤولیت خودش منتشر شده، به بهانه انتشار دو واژهنامه در حوزههای ارتباطات و رسانه به گفتوگو با احمد توکلی، پژوهشگر حوزه رسانه و مؤلف کتاب «واژههای کلیدی در روزنامهنگاری» پرداخته است. گفتوگوی سمیرا شاهقلی با مسعود اسعدی، گفتوگو با فرشاد مهدیپور مؤلف کتاب تیتر یک و یادداشت دکتر حسن بشیر با عنوان قبل از تولید متن علمی، نسبت خودمان با علم را روشن کنیم از دیگر مطالب این پرونده است.
همچنین بخش هفدهم ترجمه کتاب «نگارش در روابطعمومی» نوشتهٔ تامس. اچ. بیوینز با ترجمه علیرضا باستانی در این شماره منتشر شده است.
این ماهنامه از سوم اردیبهشت ماه و از طریق پیشخوان مطبوعات، یا سایت prshop قابل تهیه است.
هدیه شماره جدید ماهنامه به مخاطبان
همزمان با این شماره نیز ۶ شماره دیگر از شمارههای ۱ تا ۱۲ نشریه مدیریت ارتباطات برای دانلود بر روی سایت قرار گرفته است.
برای دانلود نشریهها ۱ تا ۱۲ مدیریت ارتباطات اینجا کلیک کنید.
اولین تزاروس فارسی
نسخه رایگان نخستین فرهنگ طیفی با طبقهبندی بر اساس ارتباط معنایی ۴۵ هزار لغت و ۹۲هزار معنی و تداعی آن لغات را از اینجا دانلود کنید. این مجموعه با همکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی عرضه شده است.
به گزارش واحد ارتباطات دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی، این کتاب، تالیف جمشید فراروی، نخستین فرهنگ طیفی(تزاروس) طبقهبندی لغات و اصطلاحات رایج زبان فارسی است که بصورت طبقهبندی شده، ذیل ۹۹۱ مقوله اصلی و حدود ۷۵۰۰ مقوله فرعی، بر اساس ارتباط معنایی در کنارهم آورده شده است. مقولات فرعی شامل یک یا چند اسم،صفت، مصدر فعل و قیدهای مرتبط با مقوله اصلی هستند و ذیل هر مدخل، طیفی از معانی مترادف، نزدیک، مشابه و یا صرفا مرتبط از نظر تداعی، به ترتیب سایه روشنهای معنایی مرتب شدهاند.
برای آشنایی بیشتر با تزاروس ادامه این مطلب را که از مقدمه همین کتاب برداشته شده است ببینید.
کتاب راهنمای گزارشگری اجتماعی را دانلود کنید.
کتاب راهنمای گزارشگری اجتماعی را دانلود کنید. حجم این کتاب حدود ۴.۶۷ مگابایت است.
تهیه کننده این کتاب مرکز بین المللی روزنامه نگاران است و تألیف و طراحی کاریکاتورهای آن را نیک آهنگ کوثر برعهده داشته است. تدوین کتاب هم برعهده مارگارت فرینی بوده است.
این کتاب شامل یک مقدمه و ۶ گفتار است
گفتار اول: دست به کار شوید و نهراسید
گفتار دوم: کار در حوزه اجتماعی
گفتار سوم: دوری گزیدن از کلیشه های اجتماعی
گفتار چهارم: آداب مصاحبه و تهیه گزارش
گفتار پنجم: کاربرد آمار
گفتار ششم: انتخاب قالب برای گزارش
در ادامه این مطلب متن کامل مقدمه کتاب آمده است.
در روند آموزش روزنامهنگاری در سطح جهان، مرکز بینالمللی روزنامهنگاران متوجه این واقعیت شده است که مطبوعات و رسانهها بیشترین زمان پخش برنامههای رادیو تلویزیونی و فضای صفحات نشریات و سایتهای خود را به شخصیتهای معروف و قدرتمند اختصاص میدهند. گاهی این توجه بسیار بیشتر از لیاقت آنهاست. وقتی رئیسجمهور یا رهبر جناح مخالفی سخنی میگوید و یا هنرپیشه معروف یا ورزشکاری مطرح وارد شهر میشود، داستانش به طور حتم به صفحه اول روزنامهها راه پیدا میکند. مردم عادی- اعم از معلم، کارگر، پرستار، و دانشآموز – وقتی نامشان در رسانهها مطرح میشود که مرتکب جرم یا قربانی جنایتی شده باشند. ولی زندگی روزمره همین افراد، زندگی مردم عادی و خوانندهها و مخاطبان ما روزنامه نگاران هم هست. ما میتوانیم با ورود به زندگی خوانندگانمان و گزارش آن در رسانهها – چه روزنامه، چه رادیو، و چه وبسایتهای خبری- جزئی از زندگی آنها باشیم. اگر به مشکلات مردم بیشتر توجه کنیم و آنها را بیشتر انعکاس دهیم، تأثیر مثبتتری بر
زندگی جوامع خود خواهیم داشت. این کاری است که معمولاً انجام ندادنش راحتتر از انجام دادنش است.
به این پرسشها فکر کنید:
- چرا فارغ التحصیلان مؤسسههای آموزشی ما آمادگی ورود به بازار کار را ندارند؟
- مراکز پزشکی چگونه خود را با رشد فزاینده بیماران مبتلا به ایدز، مالاریا، و سرطان روبهرو میسازند؟
- مهاجران غیرقانونی کجا زندگی میکنند، چه کارهایی انجام میدهند، و حضورشان چه تأثیری بر زندگی کسانی دارد که تمام عمر ساکن کشور میزبان بودهاند؟
- اقلیتهای دینی و نژادی چگونه با تبعیض دست و پنجه نرم کردهاند و چه کارهایی در دست است تا تنش موجود بین آنها و اکثریت جامعه به حداقل برسد؟
این کتابچه به نحوی طراحی شده که موضوعهایی این چنین را که با زندگی مردم عادی مرتبط است راحتتر پوشش دهد، به گونهای که مسائل اجتماعی هم مانند گزارشهای سیاسی، جنایی، و سرگرمی برای مخاطبان جذاب باشد. ما این مسائل را موضوعهای اجتماعی نامیدهایم، چرا که با روابط متقابل افراد و جامعه سر و کار دارد. با این که بسیاری از رسانههای خبری از کنار این گزارشها به راحتی میگذرند، گزارشگری اجتماعی سختیهای خودش را دارد. بسیاری از این موضوعها آن چنان جنجالی هستند که کسی اصلاً نمیخواهد
سراغشان برود. برای کار در زمینه این موضوعها باید با کسانی گفتوگو کرد که بر خلاف هنرپیشهها و سیاستمداران، مردمانی عادی هستند و عادت به مصاحبه و گفتوگو ندارند. بعضی از این افراد مانند قربانیان
قاچاق انسان، پناهندگان، و مبتلایان به ایدز، چندان رغبتی به عیان کردن زندگی خود برای رسانهها ندارند. پوشش چنین داستانهایی بدون آگاهی از فوت و فنهای خاص غیرممکن است، و البته داشتن اخلاق حرفهای
و احساس مسئولیت از ملزومات گزارشگری و کار در زمینه موضوعهای اجتماعی است.
این راهنمای آموزشی به تمامی روزنامهنگاران سخت کوش و الهام بخشی تقدیم میشود که تلاش کردهاند مخاطبانشان را با موضوعهایی مثل بهداشت، آموزش و پرورش، تنوع نژادی، و مبارزه با تبعیض آشنا کنند؛ کسانی که با نورافشانی روی موضوعهای پنهان شده و نادیده، سعی میکنند جامعه را به جایی بهتر برای زندگی شهروندان تبدیل کنند.