چرا خبرهای صدتا یک غاز برای ما این قدر مهم شده است؟
[highlight color=”eg. yellow, black”]یادداشتی در کافه مدیا نوشتم که اینجا بازنشر میکنم:[/highlight]
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری حاشیهها و شایعهها زندگی ما را شکل میدهند. بگذارید چند مورد را مرور کنیم:
۱. شورای صنفی نمایش در تصمیمی عجیب فیلم بوسیدن روی ماه را از اکران عید کنار میگذارد. به جای آن دو فیلمی پخش میکند که اعتراض بسیاری از کسانی که سالی یک بار سینما نمیروند را هم بلند میکند. حوزه هنری پشت این اعتراض بلند میشود و از پخش این دو فیلم جلوگیری میکند. شهرداری هم با پردیسهایش به حمایت حوزه میآید. همان زمان حوزه اعلام میکند که فهرستی از فیلمهایی دارد که آنها را اکران نخواهد کرد. کار به گیس و گیس کشی میکشد و میرسیم به اکران عید فطر. شورای صنفی نمایش سه فیلم آس برای اکران در نظر گرفته و این بار ضرب شصتش را به حوزه نشان میدهد. شورا میگوید حوزه باید کتبا اعلام کند که کلاه قرمزی فیلمی ارزشی است و بعد از آن است که اجازه نمایش آن در سینماهای حوزه را میدهد. حوزه که روز سکوت گرفته سکوتش را میشکند. شهرداری این بار هم پشت حوزه میایستد و میگوید اگر این فیلمها در سینماهای حوزه اکران نشود در پردیسها هم اکران نمیشود. تهیه کننده سه فیلم احتمالا پرفروش عید فطر نگران میشوند. میگویند فیلمهایمان را پخش نمیکنیم. رییس شورای صنفی نمایش میگوید رگ گردنم برود نمیگذارم این فیلمها پخش نشوند و به اتکای بیتالمال میگوید خسارت عدم پخش این فیلمها در پردیسها را هم میدهد تا حال حوزه و شهرداری گرفته شود. وزارت ارشاد هم بیشتر به تماشاگری نگران میماند که مانند چوب دو سر خراب است.
۲. زلزله یکی از پدیدههای طبیعی است که در کل دنیا ترسناک است. زلزلهای روستاهای آذربایجان را میلرزاند. مردم ما میمیرند. آن هم به خاطر خانههایی که میتوانسته روی سرشان خراب نشود اگر استانداردها رعایت میشده است. در این بین دوستانی که افتخارشان ندیدن صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است نقاره دست میگیرند که چرا صدا و سیما به زلزلهزدگان توجهی نکرده است؟ یکهو همه خیرخواه بشریت و آذربایجان میشوند. عدهای دوره میافتند که حالا که این طوری شده چرا روز قدس. روز آذربایجان داشته باشیم. این روزها ترافیک کمکهای مردمی جلوی دست و پای امدادگران را میگیرد و در روزهای آینده این مردم زلزلهزده هستند که در زبالهدان شبکههای اجتماعی به فراموشی سپرده میشوند.
۳. خانمی که پیش از این در چند فیلم سینمایی بازی کرده به یک باره ادعا میکند که توانسته از آستان قدس رضوی یک و نیم میلیارد تومان پول بگیرد و فیلمی را درباره امام رضا (ع) بسازد که خودش هم نمیداند مستند است یا داستانی. دختری که خیلی راحت از این که مذهبی نیست میگوید. دختری که هنگام مصاحبه با مصاحبهگری که تفاوت تهیهکننده و سرمایهگذار را نمیداند از این میگوید که همه چیز همین جوری و دور همی بوده است. آستان قدس رضوی سکوت اختیار کرده است.
به این سه مورد چند ده مورد دیگر میتوان اضافه کرد؟ از اتفاقات انگشتشمار فوتبال گرفته تا پیامکهای مسخره کننده شریعتی. از بکش بکشهای مختلف در حوزههای متفاوت گرفته تا بیلیاقتیها.
این روزها در خبرهای اقتصادی مهمترین و جذابترین و پرطرفدارترین خبرها خبرهای شایعه در مورد دلار و سکه و مسکن و … است.
در خبرهای سیاسی هم همین طور. ورزشی و اجتماعی و هنری و سینمایی و فرهنگی و … هم همین طور.
به راستی چرا هر روز که میگذرد حاشیهها برای ما مهمتر از اصل میشود؟